5 - استفاده از راه متضاد

نام کاربری : پسورد : یا عضویت | رمز عبور را فراموش کردم


به تالار روانشناسی تبسم خوش آمدید.ما می خواهیم لبخند را به شماهدیه کنیم
ارسال پاسخ
تعداد بازدید 82
نویسنده پیام
admintabassom آفلاین


ارسال‌ها : 211
عضویت: 9 /9 /1391
تشکرها : 3
تشکر شده : 5
5 - استفاده از راه متضاد

استفاده از راه متضاد( گوش دادن به ندای وجدان)


مولانا حکایتی در دفتر دوم از 2252 می آورد که در آن یکی از یاران پیامبر بیمار و دردمند می شود. اما این بیماری موجب می شود که پیامبر از او عیادت کند.
مولانا از این حکایت استفاده می کند که گاهی دردمندی و بیماری زمینه ساز بهره مندی از یک نعمت بسیار بزرگ می شود.

همرهِ غم باش، با وحشت بساز***می طلب در مرگ خود عُمرِ دراز***2265:2


همراه اندوه باش و با وحشت خو بگیر و در مرگ خود عمر طولانی طلب کن.



آنچه گوید نفسِ تو کاینجا بَدست***مَشنوش چون کارِ او ضد آمدستتو خلافش کُن کی از پیغمبران***این چنین آمد وصیّت در جهان***2266:2 و 2267:2


هر چه نفس تو می گوید: اینجا جای بد و ناگوار است، سخن او را گوش نکن، زیرا کار نفس، ضدِّ روح و عقل است. تو با نفسِ اماره ات ستیز کن، زیرا که پیامبران در این جهان اینگونه وصیت کرده اند.


همچنین مولانا از طبیعت هم همین درس را می گیرد که فصل بهار نهفته در پاییز است و پاییز هم در دل بهار قرار دارد.

آن بهاران مُضمَرست اندر خَزان***در بهارست آن خزان ، مگریز از آن***2246:2



امضای کاربر :



دوشنبه 02 بهمن 1391 - 17:35
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
admintabassom آفلاین



ارسال‌ها : 211
عضویت: 9 /9 /1391
تشکرها : 3
تشکر شده : 5
5 - استفاده از راه متضاد
متضاد لذت خواهی نفس، راه آرامش پایدار


لذت خواهی نفس، موجب می شود که پیوسته به انسان دستوراتی بدهد و انسان را به سوی راههایی تحریک کند که به ظاهر آرامش و لذت جایدان است. لیکن همه جانبه نبوده و چنین راههایی بیشتر شبیه سراب است و فرد هرگز با تابعیت و پیروی از نفس به لذت و آرامش پایدار نمی رسد.

مولانا راه متضادی را پیشنهاد می هد. او می گوید وقتی نفس برای کسب لذت به تو پیشنهادی و مشورتی می دهد، تو خلاف آن را به کار بگیر.

مشورت با نفسِ خود گر می کنی***هر چه گوید کُن خلافِ آن دنیگر نماز و روزه می فرمایدت***نفس ، مکارست ، مکری زایدتمشورت با نفس خویش اندر فعال***هر چه گوید ، عکس آن باشد کمال***2273:2 الی 2275:2



- اگر با نفس خود مشورت می کنی، هر چه نفست می گوید، بر خلاف آن فرومایه رفتار کن.
- برای مثال اگر نفست تو را به نماز و روزه امر کند(مثلاً برای ریا یا منافع و لذت مادی) بدان که نفس، نیرنگ باز است و برای تو نیرنگی ساخته است.
- هر گاه در کارها با نفس خود مشورت کردی، هر آنچه به تو گفت، بدان که «عکس آنچه می گوید»، کمال و خیر است.

بسیار دیده شده است که مراجعی کاملاً متوجه لذت طلبی درونی خود بوده است اما روش و راهی در پیش گرفته است که مطابق راحتی و لذت زودگذرش بوده و با تن دادن به اوامر نفس خود، برای خود مشکلات و معضلات فراوانی را به وجود آورده است.

امضای کاربر :



دوشنبه 02 بهمن 1391 - 17:35
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
admintabassom آفلاین



ارسال‌ها : 211
عضویت: 9 /9 /1391
تشکرها : 3
تشکر شده : 5
5 - استفاده از راه متضاد
بن بستهایی که راه به نظر می رسند
از بن بست هایی که تاکنون راه می پنداشته اید، اجتناب کنید.

مولانا ضمن تمثیلی بیان می کند که :
گاهی ساده انگارانه یک بن بست را به اشتباه، راه پنداشته و سود خود را در آن می بینیم، اما زود متوجه می شویم که بن بست هست. لیکن باز غفلت می کنیم و دوباره به همان روش قبل عمل کرده و در بن بست گیر می افتیم.

گاهی نیاز هست راههایی را برویم که تاکنون تصور می کردیم که ما را به نتیجه نخواهند رساند.

در ابیات ذیل مولانا به این مفاهیم اشاره کرده است.

گفت با دلقلک شبی سید اجلّ***قحبه یی(1) را خواستی تو از عجَلبا من این را باز می بایست گفت***تا یکی مستور کردیمیت جُفتگفت: نُه مستور(2) صالح خواستم***قحبه گشتند و ز غم تن کاستمخواستم این قحبه را بی معرفت***تا ببینم چون شود این عاقبتعقل را من آزمودم هم بسی***زین سپس جویم جنون را مَغرَسی (3)***2333:2 الی 2337:2


- شبی سید اجل به دلقک گفت: تو از روی عجله یک زن روسپی و فاحشه را به عقد خود در آوردی.
- می بایست این مطلب را با من در میان می گذاشتی تا من یک زنِ با حجاب و مستور برای تو بر می گزیدم.
- دلقک گفت: من تا به حال نُه زنِ با حجاب و عفیف اختیار کرده ام، ولی همه آنها فاحشه از آب در آمده اند و از اندوه و غصّه ، تعنم آب شده است.
- از این رو من بدون هیچ گونه شناخت قبلی، این فاحشه را به همسری اختیار کرده ام تا ببینم عاقبتِ کار او چه می شود.


مولانا پس از بیان این حکایت کوتاه در آخرین بیت نتیجه گیری عارفانه می کند و می فرماید:
من نیز عقلِ معاش (لذت خواه و ظاهر بین) و دنیا طلب را بارها و بارها آزمودم. از این رو می خواهم جایی پیدا کنم که نهال دیوانگی را در آن جا بکارم.
(عقل معاش نیز مانند آن فواحش قابل اعتماد و اعتبار نیستند (اگرچه مستور و صحیح به نظر می رسند.)از این رو آن را برای همیشه طلاق داده ام.)


خلاصه و نتیجه گیری:
گاهی در زندگی روشها و انتخابهایی را تکرار می کنیم و سالها در ناآرامی و رنج ناشی از آنها آزرده و روان رنجور هستیم. در حالیکه به اشتباه فکر می کردیم این راهها صحیح است.
اگر مکرراً و مستمراً به خاطر این تفکرات، احساسات و روشها در عذاب و ناآرامی بوده ایم، لازمست گاهی روش کاملاً مخالفی را برگزینیم و امتحان کنیم. روشی که قبلاً به اشتباه از آن می ترسیدیم. بدیهی هست انتخاب چنین روش صحیحی حتماً باید تحت مشاوره با یک متخصص یا با کسب آگاهی لازم اتخاذ شود.







=======
پاورقی:
1 – قحبه : زن فاحشه ، در اینجا یعنی انتخابهایی صحیح ، که در زندگی به ظاهر آن توجه کرده و آنها را کنار می گذاریم.
(چون ظاهراین انتخاب زننده و نامطلوب هست ، طرد می کنیم )
2 – پوشیده و محجوب، در اینجا انتخاب های اشتباه و تصمیم گیری های غلط می باشد ، که ما به خاطر ظاهر درستشان آن را صحیح می پنداریم.(چون ظاهر پسندیده و مطلوبی دارند اینها انتخاب می شوند)
3 - مغرسی: زمینی که در آن ،نهال درخت عمل می آورند

امضای کاربر :



دوشنبه 02 بهمن 1391 - 17:35
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
ارسال پاسخ



برای ارسال پاسخ ابتدا باید لوگین یا ثبت نام کنید.


پرش به انجمن :

Powered by Tem98 | Copyright © 2009 Rozblog Group