1 - مقدمه ای بر تعالی خویشتن

نام کاربری : پسورد : یا عضویت | رمز عبور را فراموش کردم


به تالار روانشناسی تبسم خوش آمدید.ما می خواهیم لبخند را به شماهدیه کنیم
ارسال پاسخ
تعداد بازدید 11
نویسنده پیام
admintabassom آفلاین


ارسال‌ها : 211
عضویت: 9 /9 /1391
تشکرها : 3
تشکر شده : 5
1 - مقدمه ای بر تعالی خویشتن
تعالی خویشتن:

تعالی خویشتن بدان معناست که نه تنها فرد معنایی را برای تحقق بخشیدن جستجو کند ؛ بلکه به معنای یافتن انسان دیگری برای عشق ورزیدن هست. (فرانكل، 1383)
ما ز بالاییم و بالا می رویم***ما ز دریاییم و دریا میرویمما از آنجا و ازینجا نیستیم***ما ز بیجاییم و بیجا میرویملا اله اندر پی الا الله است***همچو لا ما هم به الا میرویمقل تعالوا آیتیست از جذب حق***ما بجذبه حق تعالی میرویم***ديوان شمس




تعالي خويشتن(1) در نظريه فرانكل
فرانكل معتقد است خودشكوفايي منوط به تعالي نفس است. از نظر فرانكل، بعد معنوي انسان از طريق تعالي نفس قابل حصول است. به اين ترتيب، مردم از محدوده ِ« زيست شناختي و روان شناختيِ خود» فراتر مي روند و صاحب ارزشهاي خاصي مي شوند و معناي زندگي خويش را مي يابند. انسان ها فقط با تعالي نفس مي توانند خويشتن حقيقي را بيابند.(2)
تعالي خويشتن یکی از ضروری ترین خصوصیات وجود انسان است. انسانها زمانی که به فراتر از خودشان قدم می نهند موجودیشان کاملتر می شود و وقتی می توانند به یک انسان کامل تبدیل شوند که بر محدودیت های وجودی خود پیروز شوند و این کار یا بوسیله واقعیت بخشیدن به یک معنا صورت می گیرد و یا با برخورد کردن از روی عشق با دیگران.

فرانکل پایه ای ترین نیاز انسان را در جستجوی خود بودن نمی داند بلکه در جستجوی معنا بودن، می بیند و هویت انسان فقط در خلال واقعیت بخشیدن به معنای زندگی قابل دستیابی است.

مردم می توانند بیش از اندازه برخودشان متمرکز شوند، اما تعالي خويشتن زمانی بیشتر آشکار می گردد که مردم خودشان را فراموش کنند. تحمل کردن مشکلات روانی که باعث مشکلاتی در تعالي خويشتن می گردد، درست در تضاد با معنایابی زندگی است. قصد مفرط(3) و خويشتن نگري مفرط(4) دو عامل عمده اند برای آنکه انسان به دنبال تعالي خويشتن نباشد. خويشتن نگري مفرط یعنی اینکه فرد بیش از اندازه در مورد مشكلات خودش بيانديشد و قصد مفرط یعنی اینکه فرد توجه بیش از اندازه براي رسيدن به بعضي از خواسته‌هايش داشته باشد .(5) (نلسون،2001)

تعالي(6)
ارزش هاي تجربي، خلاق و نگرشي صرفاً نمودهاي روئين و ظاهري چيزي بسيار بنيادي‌ترند كه فرانكل آن را معناي غايي يا تعالي مي نامد. در اينجا، گرايش ديني فرانكل را مشاهده مي كنيم: معناي غايي انگاره اي ست كه در واقع معناي نهايي زندگي است معنايي كه نه به انسان هاي ديگر، نه به طرح و برنامه ما و نه حتي به وقار و متانت ما منوط است. اين اشاره اي است به خدا يا معناي معنوي.(7)

ديدگاه هاي فرانكل در باره دين و معنويت نگاهي خاص است. خداي او، خداي يك ذهن بسته و متعصب نيست. خداي يك فرقه خاص هم نيست. خداي او، حتي خداي دين نهادينه(8) هم نيست، بلكه خداي ضمير بشري(9) است، خداي قلب است. او يادآور مي شود كه حتي يك ملحد(10) يا يك لاادري(11) نيز مفهوم تعالي را بدون كار برد كلمه خدا مي پذيرد. خود فرانكل مي گويد: اين دينداري ناآگاهانه، كه آن را با تحليل پديدار شناختي نشان داده ام، بايد در رابطه و نسبتي نهان با تعالي فطري در انسان فهميده شود. هرچند كه انسان مي كوشد اين ارتباط را طرح ريزي و صورت بندي كند، اما ما با آنچه كه من آن را «ناخودآگاه متعالي(12) » اصطلاح كرده ام، مواجهيم. اين مفهوم به اين معنا است كه انسان هميشه- حتي در سطح ناخودآگاه- در ارتباطي آگاهانه با تعالي قرار دارد. اگر شخص، اشاره گر آگاهانه به يك چنين ارتباطي را خدا بنامد، شايسته است كه از يك«خداي ناخودآگاه »سخن براند. بايد متوجه باشيم كه اين «خداي ناخودآگاه» نيز چيزي شبيه كهن الگوهايي نيست كه يونگ از آنها سخن مي گويد. اين خدا آشكارا متعالي و در عين حال، به غايت شخصي است و در درون همه ما هست. رويگرداني از خدا سرچشمه اصلي همه بيماري هايي است كه بيشتر در باره آنها بحث كرديم. همين كه فرشته اي را درون خود طرد مي كنيم، ديوي را به درون خود راه داده ايم.(13)

نردبان هایی ست پنهان در جهان***پایه پایه تا عَنانِ آسمان***2556:5






================
پاورقی و منابع:
1=Self-transcendence
2= شارف، ريچارد اس. ترجمه مهرداد فيروز بخت(1381). نظريه هاي روان درماني و مشاوره. تهران: موسسه خدمات فرهنگي رسا.

3= hyper intention
4= Hyper reflection
5=
Nelson-Jones.Richard.(2001).Theory and Practice of counselling & Therapy.London and New York:Continuum
6= Transcendence
7 = فرانكل، ويكتور اميل.ترجمه ابراهيم يزدي( 1375). خدا در ناخودآگاه. تهران: موسسه خدمات فرهنگي رسا.

8 = institutional religion

9 = God of The Inner human being
10 = atheist
11 = agnostic
12 = The Transcendent unconscious
13= بوئري، جرج. ترجمه مسعود فريامنش (1385). نگاهي به آراي ويكتور فرانكل: رنج ، اما زيستن.http://www.bashgah.net/modules.php?name=...&sid=18151

امضای کاربر :



دوشنبه 02 بهمن 1391 - 17:27
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
ارسال پاسخ



برای ارسال پاسخ ابتدا باید لوگین یا ثبت نام کنید.


پرش به انجمن :

Powered by Tem98 | Copyright © 2009 Rozblog Group